فیلم و سریال‌مونمعرفی فیلم و سریال‌موننقد و یادداشت فیلم و سریال‌مون

این «ترس» لاغراندام چشم بنفش حواسش به همه‌چیز هست!

انیمیشن «Inside Out /اینساید اوت» تو  قسمت دوم، که فصل بلوغ و نوجوونیه، «ترسناک‌تر» می‌شه! می‌پرسید کجا؟ می‌گم، درست وقتی معلم توی اولین روز مدرسه، از «رایلی» می‌خواد که خودش رو به هم‌کلاسی‌های جدیدش معرفی کنه!

احساس ترس برای خیلی از ما، تو موقعیت‌های مختلف پیش می‌آد؛ مثلاً وقتی قراره تو جمع ناشناسی صحبت کنیم، وقتی که باید تنهای تنها کارِ مهمی رو تموم کنیم که تابه‌حال انجامش ندادیم، یا حتی وقت‌هایی که سوسک می‌بینیم! بالاخره هرکس از چیزی می‌ترسه و خب کیه که بتونه بگه من از چیزی نمی‌ترسم؟!

ترس درون و بیرون 2

«ترس» به خودیِ خود، منفی نیست، بلکه یه جاهایی هم باعث می‌شه فکرمون رو حسابی به کار بندازیم و با یه کوچولو دقّت و حواس‌جمعی، از یه خطر بزرگ، نجات پیدا کنیم. مثلاً تو همین «اینساید اوتِ» خودمون، شخصیت خوش‌خیال و خجستۀ «شادی»، یه فهرست پُروپیمون از اتفاقات احتمالی به شخصیت «ترس» ارائه می‌ده تا خودش رو براشون آماده کنه، حتی اگر قرار نباشه هیچ‌وقت پیش بیان.

ترس خیلی جاها نجات‌دهندس!

از همین رو، این «ترس» خیلی جاها جونِ رایلی رو نجات می‌ده، خیلی جاها باعث می‌شه احتیاط کنه ولی در عوض، خیلی وقت‌ها هم مثل یه مهمونِ ناخونده و مزاحم، بی‌خود و بی‌جهت سروکله‌ش پیدا می‌شه و به‌جای این‌که رایلی رو از یه خطر احتمالی نجات بده، گند می‌زنه به همه‌چیز. مثل وقت‌هایی که تبدیل می‌شه به کابوس! هرچند که «کابوس دیدن» برای رایلی ناخوشاینده اما برای کاراکتر «ترس» یه‌جور مأموریت به حساب می‌آد و یه‌جور برون‌ریزیِ اضطرابی محسوب می‌شه. از حق نگذریم که این ترسِ ما، خیلی حرفه‌ای و خوب، کارش رو انجام می‌ده و اعصاب رایلی رو بهم می‌ریزه!

حالا اگر بخوایم شکل و قیافۀ این «ترسِ» ترسو رو موشکافی کنیم، می‌بینم که رنگش بنفشِ ملایمه، هیکلِ قشنگش خیلی باریکه و چشم‌هاش این‌قدر درشته که همه‌چیز رو چندبرابر اندازۀ واقعی می‌بینه! هروقت که رایلی تو دردسر و خطر می‌افته، رنگ از رخسارۀ ترس می‌پَرّه و به واکنشِ وحشت‌زده‌ای تبدیل می‌شه. «ترس» می‌تونه به شکل «جیغ و هوار کردن»، «شُرشُر عرق ریختن»، «لرزش دست و صدا» و … ظاهر بشه و رنگ بنفشش، نشونۀ منفی بودن‌شه، اما دست‌کم این رنگ، نسبت به آبیِ شخصیت «غم»، احساس برون‌ریزی و برانگیختگیِ بیشتری داره.

یه‌ حقیقت جالب اینه که، خود «ترس» از خیلی چیزها می‌ترسه و از انجام‌شون صرف‌نظر می‌کنه اما ما باید معرفت داشته باشیم و ببینیم که اون هم مثل بقیۀ حس‌ها، از تهِ تهِ دلش به رایلی اهمیت می‌ده و آرزوشه که یه زندگی خوب و شاد و از همه مهم‌تر، «امن» داشته باشه ولی خب، چه می‌شه کرد که یکم بُزدله و حتی تو لباس پوشیدن هم ذرّه‌ای ریسک نمی‌کنه و همون یک‌دست لباس رو همه‌جا می‌پوشه.

این ترسِ عزیز و ترسو، که یکم خجالتیه و خیلی اهل دعوا و جار و جنجال نیست، نشون داده که تو موقعیت‌های مختلف می‌تونه خوش‌اخلاق باشه و رفاقت کنه ولی همین‌که یه مشکل کوچولو پیش می‌آد، سریع دستپاچه می‌شه و کلی می‌ترسه! آهان راستی، تا یادم نرفته این رو هم بگم که «ترس» از بقیۀ حس‌ها همیشه آماده‌تره. حالا آمادۀ چی؟ این‌که خیلی زود، جلوی هر چیزی رو که داشت خراب می‌شد، بگیره و این یعنی این‌که این دوست لاغراندامِ چشم‌بنفش‌مون، بیشتر از اون‌چیزی که ما فکر می‌کنیم، حواسش به همه‌چیز هست!

بیشتر بخونید:

رایلی، میز کنترل ذهن و جذاب‌های دوست‌داشتنی

فیلِ خجالتی، درون و بیرون اتاق!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا